پانته آپانته آ، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره

پانته آ شيريني زندگي

گذر روزها

1391/7/9 0:41
1,469 بازدید
اشتراک گذاری

با سلام و اما ادامه ماجرا... خيلي زود اين نه ماه هم گذشت تو اين مدت خود ني ني من رو اذيت نكرد اما استرسهاي زيادي بهم وارد شد. مي گفتن كليه و قلبش مشكل داره البته سونوگرافي سه بعدي اينو مي گفت،البته سونوگرافي كه براي غربالگری بود خوب بود، ولي بعد گفتن كه ممكن مريض باشه،دكترم گفت بايد يه ازمايش بديم به اسم امنوسنتز و اگه حواب مثبت بود بايد ني ني و سقط كني،واي چه عذابي تازه ازمايش با گرفتن اب رحم انجام مي شد كه خودش خطرات زيادي داشت،مثل امكان سقط و غيره... خلاصه با سلام و صلوات و كلي گريه اين ازمايش انجام شد و يك ماه تا جواب طول مي كشيد، ودر اخر جواب منفي بود و ني ني ما سالم، تازه بعدها فهميديم ني ني دختره . حالا اسم ني ني ما از اول اسم پينار به معني چشمه در نظر داشتيم كه به اسم بابا ني ني بخوره، ولي من با كمي تحقيق اسم پانته آ رو انتخاب كردم و بابايي گفتم،اونم كمي تحقيق كرد و موافقت كرد اسم دخملمون پانته آ به معني زلال مثل اب باشه. هر روزم رو يه جور مي گذروندم : يه روز موزارت و باخ گوش مي كردم يه روز قران ،كلي باهاش حرف مي زدم و در انتظار. مي دونيد چي برام جالب بود ؟قدم خوب دخترم ، اول اينكه تمام بيماريهاي من مثل ميگرن و يبوستم خوب شد و هيچ مشكلي نداشتم و از طرفي وضع مالي بابايي بود. دخترم دوست دارم و ازت ممنونم. ماه اخر كه تو عيد بود درد داشتم و همش مي رفتم بيمارستان و وضعيتم رو چك مي كردن، اينم مي گم كه دخترم بدونه كه دكترش خانم بيدگلي تو بيمارستان خصوصيه پارسيان در شهرك غرب بود و ما بيمه هم نداشتيم و هر كاري مي كرديم كلي پولش مي شد مثلا سونوگرافي ها كه هر دفعه ١٣٠٠٠٠ مي شد يا اون آزمايش كه ٥٠٠٠٠٠ تومان بود ،ولي بابايي با خوشحالي اونارو پرداخت مي كرد.مرسي بابايي. خلاصه با كلي فكر و مشورت تصميم به سزارين گرفتم و تاريخ ٢٤فرودين رو انتخاب كردم چون خودم ٢٤اسفند بودم. و اين داستان ادامه دارد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان شادی
8 مهر 91 16:23
مبارک باشه پس پانته آ خانم گل تشریف اوردند
زینب (مامان امیر عباس)
10 مهر 91 13:49
با
سلام ...ممنون كه به ما سر زدي...ايشالا خدا يه دختر ناز بهتون بده..واي نمي دوني دختر چه خوبه..